Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رکنا»
2024-04-29@04:20:23 GMT

گفتگو با مردی که خلافی ماشین صفر می کرد ! + فیلم اختصاصی

تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۳۱۰۵۷

گفتگو با مردی که خلافی ماشین صفر می کرد ! + فیلم اختصاصی

‍‍‍‍‍‍

حوادث رکنا: پسر جوان بخاطر یک خودشیرینی و قمپوز در کردن در جمع دوستانش کارش به کلاهبرداری رسید.

حجم ویدیو: 25.37M | مدت زمان ویدیو: 00:04:02

به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا، شامگاه دوشنبه 30 دی امسال ماموران کلانتری تهرانسر در جریان درگیری یک جوان با چند مرد قرار گرفتند و خیلی زود تیمی از ماموران گشت کلانتری برای بررسی موضوع به محل اعزام شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ماموران با حضور در محل اطلاع پیدا کردند که چند مرد که از دوستان و همکاران پسر جوان که فرهاد نام دارد با پرداخت پول منتظر صفر شدن جریمه های خودروهایشان بودند اما با گذشت مدتی این اقدام صورت نگرفته و بخاطر همین با هم درگیر شده اند.

تیم پلیسی در ادامه تحقیقات پی بردند که این جوان ابتدا برای جلب اعتماد طعمه هایش با پرداخت چند قبض جریمه خودرو اعتماد آنها را جلب کرده و طعمه ها با این تصور که این جوان توانسته با دریافت پول کم تری از جریمه ها می تواند جریمه خودروها را صفر کند برای وی مشتری پیدا کرده اند.

دیگر سوژه ها که با پرداخت نصف پول جریمه هایشان به پسر جوان در انتظار صفر شدن جریمه هایشان بودند اما با گذشت نزدیک به یکسال وقتی این اقدام صورت نمی گیرد که طعمه ها با وی قرار ملاقاتی برای حل شدن این مشکل با فرهاد می گذارند که بین آنها درگیری رخ می دهد.

قمپوز در کردن

فرهاد 30 ساله که یک جوان تحصیلکرده است ادعا می کند که قصد کلاهبرداری نداشته و تنها به خاطر یک قمپوز در کردن کارش به اینجا کشیده شده است.

سابقه داری؟

نه.

شغل؟

در یک شرکت خصوصی کار می کردم

به چه جرمی دستگیر شدی؟

باور کنید من قصد کلاهبرداری یا خلافکاری نداشتم. الان به جرم کلاهبرداری به بهانه صفر کردن جریمه خودروها دستگیر شدم البته خودم با پلیس تماس گرفتم.

اصل ماجرا چیست؟

یک روز با همکاران در محل کار نشسته بودیم و صحبت می کردیم که یک دفعه برای خودنمایی من از خودم قمپوز در کردم و گفتم برای پرداخت جریمه آشنا دارم و می توانم خلافی شان را صفر کنم، بعد از یک هفته از شانس بد من، موتور سرپرست شرکت را پلیس توقیف کرد و مدارکش را تحویل من داد تا کار صفر کردن خلافی را انجام دهم. چون حرف زده بودم و نمی خواستم شرمنده باشم و قمپوز در کردنم لو برود از جیب خودم جریمه را پرداخت کردم و گفتم که خلافی تان صفر شده است که این ماجرا در شرکت پخش شد و از فردا پولی بود که به حسابم می ریختند و می خواستند که جریمه هایشان را صفر کنم.

برای سرپرست شرکت چقدر خرج کردی؟

500 هزار تومان جریمه داشت که همه را از جیب خودم پرداخت کردم.

چقدر پول به حسابت واریز شد؟

متفاوت بود، از 500 هزار تومان تا 6 میلیون تومان پول به حسابم واریز شده بود.

6 میلیون تومان؟!

بله، 13 میلیون جریمه داشت که 6 میلیون به حسابم ریخت تا جریمه هایش را صفر کنم.

با پول ها چه کردی؟

باور کنید با پول هایی که به حسابم واریز شده بود چند جریمه را صفر کردم، حتی جریمه 13 میلیونی را با پول هایی که به دست آوردم پرداخت کردم و این روند باعث اعتماد بیشتر آنها شده بود که در مجموع 16 میلیون تومان به حسابم آمد و برای اینکه بخواهم پول ها را برگردانم حتی خودروی خودم را فروختم.

پس چرا دستگیر شدی؟

چون نمی خواستم ماجرای قمپوز در کردنم لو برود ادعا کردم دوستم که جریمه ها را صفر می کرد دستگیر شده است و مدتی آنها را منتظر گذاشتم تا اینکه با آنها قرار گذاشتم تا پول هایشان را بازگردانم که آنها می گفتند چرا برای دیگران را صفر کردی برای ما هم باید انجام بدهی و سر این موضوع با هم بحث کردیم که خودم با پلیس تماس گرفتم.

حرف آخر؟

من کلاهبرداری و جعل نکردم و به خاطر یک قمپوز در کردن پام به اینجا کشیده شد که در حال بازگردان پولهای شاکیان پرونده ام بودم که دستگیر شدم.

منبع: رکنا

کلیدواژه: سقوط هواپیما یارانه دلار شهادت سردار سلیمانی انتقام سخت کلاهبرداری کلاهبرداری جرم پلیس اخبار حوادث کلاهبرداری عکس فیلم صبح پسر جوان عکس فیلم زن دختر سردار سلیمانی خانواده شهادت سردار سلیمانی دستگیری اخبار تهران پسر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۳۱۰۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گفت‌و‌گو با مردی که برای نجات جان دختر بچه‌ای وارد رودخانه خروشان شد

چند روزپیش ودربحبوحه بازندگی وجاری شدن سیلاب شدید دربرخی استان‌های‌کشور، فیلمی درفضای مجازی منتشرشد که نشان می‌داد جوانی از اهالی روستای مزن زمین شهرستان سرباز دراستان سیستان وبلوچستان، بدون توجه به شدت جریان آب وارد یک رودخانه عمیق شد و تلاش‌کرد تا بسته حاوی اقلام پزشکی را به دختربچه مجروحی برساند که در چند قدمی مرگ بود.

سلیم گهرام‌زهی، دهیار جوان ۳۳ساله روستای مزن زمین است که به دل خطر زدتاجان دختربچه را ازمرگ نجات دهد. روز حادثه سحر درخانه بود که کف پایش دراثر برخورد با خرده‌شیشه‌های شکسته لیوان برید و خونریزی‌کرد. او مبتلا به بیماری تالاسمی بود وباوجود این‌که اهل خانه سعی‌کردند بااستفاده ازپارچه خونریزی رامتوقف کننداماخون بند نیامد. آن‌طور که گهرام‌زهی توضیح می‌دهد، روستای آنها خانه بهداشت و درمانگاه ندارد و با بند نیامدن خونریزی پای دختربچه، یکی از اقوام او که در درمانگاه و به صورت تجربی بخیه زدن را از پزشکان یاد گرفته بود به سلیم‌گفت به اورژانس روستای علی‌آباد برود و باند استریل، سرم شست‌وشو و بی‌حس‌کننده بیاورد تا پای دختربچه را بخیه بزند.

به گفته او، اگر خونریزی ادامه پیدا می‌کرد، ممکن بود دختربچه جان خود را از دست بدهد. گهرام‌زهی همراه یکی ازدایی‌های سحر به روستای علی‌آباد رفتند وازاورژانس این روستا اقلام پزشکی را گرفتند. زمان بازگشت به روستا اماشرایط بحرانی بود. رودخانه سرباز به‌شدت طغیان‌کرده و سیلابی شده بود: «موقع برگشت و به خاطر پیاده‌روی چندساعته حسابی خسته بودیم. ساعت ۵ بعدازظهر بود و برگشت‌مان چند ساعت زمان می‌برد. نباید زمان را از دست می‌دادیم و جان دختربچه در خطر بود. درحالی‌که بسته لوازم پزشکی دستم بود با دو نفر از اقوام تصمیم گرفتیم دست همدیگر را بگیریم و از رودخانه رد شویم. کمی جلوتر رفتیم، اما آن دو نفر ترسیدند.

آن لحظه به تنها چیزی که فکر می‌کردم، نجات جان سحر بود. چون خودم هم یک دختربچه حدودا دوساله دارم. رودخانه بیش از۷-۶ هفت متر عمق داشت و خطرناک بود. به همراهانم گفتم من می‌روم، هرچه باداباد. بسته لوازم پزشکی را بالای سرم گرفتم و وارد آب شدم. امواج رودخانه قوی بود. سعی‌کردم تعادلم را در آب حفظ کنم، اما جریان سیلاب اجازه نمی‌داد. هرچه تلاش می‌کردم پایم را به کف رودخانه برسانم، نمی‌شد و اصلا انگار کفی وجود نداشت. آب به‌شدت عمیق بود.۱۰دقیقه وحدود۳۰۰ متر در رودخانه با امواج آب درگیر بودم تا جایی‌که ۳-۲ سه بار به طور کامل زیر آب رفتم و چیزی به غرق‌شدنم نمانده بود.

 لوازم پزشکی خیس شده بود، اما باید همان را به روستا می‌رساندم. بعد از مدتی خودم را به قسمت کم‌عمق رودخانه رساندم تا کمی استراحت کنم. به‌شدت خسته بودم و به تجدید قوا نیاز داشتم. چند دقیقه داخل آب استراحت کردم و وقتی خستگی‌ام کمی رفع شد، دوباره شنا کردم و مسیر بی‌خطر برای خروج از رودخانه را پیدا کردم.» بعد از بازگشت به روستا، گهرام‌زهی وسایل پزشکی را برای بخیه زدن به دست فامیلش رساند: «باند و گاز استریل خیس شده و قابل استفاده نبود و برای همین از مدرسه و نانوایی باند تمیز پیدا کردیم. چون الکل نداشتیم، بعد از شست‌وشوی ابزار پزشکی با سرم شست‌وشو با کمک هم ۱۳بخیه به پای سحر زدیم.

بعد ازسه روز اورا به بیمارستان ایرانشهر بردیم و در بیمارستان گفتند بخیه‌ها خوب زده شده است، اما چون خطر عفونت وجودداشت، پزشک بخیه‌هایی که زده بودیم را بازکرد و پس از ضدعفونی کردن، محل زخم را دوباره بخیه زد. با این‌که کارم خطرناک بود، اما پشیمان نیستم و خوشحالم‌که آن دو نفر وارد رودخانه نشدند، چون ممکن بود جان‌شان به خطر بیفتدوسیلاب آنها را ببرد.» گهرام‌زهی از نبود امکانات درمانی در روستای‌شان گله‌مند است و می‌گوید، چون درمانگاه وحتی خانه بهداشت هم نداریم، اگر کسی بیمار شود یا مادر باردار داشته باشیم، همه امیدمان به خداست و چیزی نداریم که دل‌مان به آن خوش باشد.

منبع: جام جم

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • روستاهای زنجان به کارگاه عمرانی تبدیل شده‌اند
  • شکار سوژه‌های سرقت مقابل مدارس
  • گفت‌و‌گو با مردی که برای نجات جان دختر بچه‌ای وارد رودخانه خروشان شد
  • عجایب جدید از ویروس کرونا؛ مردی پس از ۶۱۳ روز بیماری درگذشت!
  • جریمه نمایندگی فروش خودرو به دلیل گرانفروشی
  • مردی که ۶۱۳ روز کرونا داشت، فوت کرد
  • انگیزه عجیب مردی که به زنان جوان حمله می‌کرد
  • نفرت از زنان انگیزه مردی که به زنان جوان حمله می‌کرد
  • پرداخت ۱۶۰ هزار میلیارد تومان وام ازدواج در کشور
  • سلطان سلجوقی چگونه در طرشت زمین‌گیر شد؟